جنگهای توحیدی ائمه (ع)
طبق توحید کامل که شامل ربوبیت و ولایت تشریعى خداوند مىشود و بر اساس اذن تشریعى، که به ائمه معصومین(ع)در اعمال ولایت در جامعه داده شده است، روشن مىشود که بیشتر جنگهاى ائمه به خصوص على(ع) جنگ توحیدى بوده است همچنانکه بیشتر جنگهاى پیامبر اسلام جنگ توحیدى بود؛ یعنى تمام جنگهاى على(ع)علیه اصحاب توحید بود که توحید ناقص داشتند؛ یعنى با کسانى مىجنگیدند که توحید در ذات و صفات را قبول داشتند اما توحید در افعال را به طور کامل قبول نداشتند؛ یعنى ائمه معصوم با مخالفان ربوبیت و ولایت تشریعى خداوند مىجنگیدند و این سیره عملى ائمه مؤید این است که آنان موظف به تشکیل حکومت دینى در راستاى تحقّق توحید کامل بودهاند.
روایت توحید صدوق مؤید این ادعاست:
«إنّ أعرابیاً قام یوم الجمل إلى أمیرالمؤمنین(ع) فقال: یا أمیرالمؤمنین، أتقول إن اللّه واحدٌ؟ قال: فحمل الناس علیه، قالوا: یا أعرابی أما ترى ما فیه أمیرالمؤمنین من تقسّم القلب؟ فقال: أمیرالمؤمنین(ع): دعوه فإنّ الّذی یریده الأعرابی هو الذی نریده من القوم...»
«در جنگ جمل عربى بیابانى از حضرت على(ع) در باره توحید پرسید، مردم به او اعتراض کردند اما امام فرمودند: آنچه این عربصحرانشین از آن مىپرسد همان است که ما از این مردممىخواهیم.»
یعنى جنگ جمل یک جنگ توحیدى است و براى دعوت به توحید. با اینکه اصحاب جمل نماز خوان و مسلمان بودند و شهادتین مىگفتند اما حضرت ایمان آنها را توحیدى نمىداند، چون به توحید در ربوبیت و ولایت (مرحله تشریع و حاکمیت سیاسى) ایمان نداشتند؛ یعنى حاضر نبودند از کسى که خداوند فرمان به اطاعت از او داده بود، اطاعت نمایند. بنابراین، طبق این دیدگاه، توحید ناب و کامل با نبوّت و امامت معنا پیدا مىکند و کسى که امامت و ولایت ائمه را نپذیرد، توحید او خالص نبوده و ناقص است.
پس امامت و ولایت به عنوان رهبرى سیاسى و ریاست دین ودنیا، از لوازم اساسى توحید است و توحید بدون آن، به حد نصابلازم نمىرسد؛ زیرا مرتبه خلوص توحید با پیروى تمام عیاراز فرمان خدا در اطاعت از امامت و نهادى که رهبرى جامعه را بهدستور خدا در دست دارد، قابل تحصیل است که همان حکومت دینى است.
با این معنا، مفهوم حدیث امام رضا(ع) هم معلوم مىشود کهفرمودند:
«کلمة لا إلهَ إلّااللّه حِصْنی فمن دَخَل حصنی أمِنَ مِن عذابی، قال: فلمّا مرّت الراحلة نادانا بشروطها و أنا مِنْ شروطها.»
یعنى امامت شرط توحید است.
و نیز سرّ اصول دین شمردن امامت در مذهب شیعه روشن مىگردد که در کنار توحید، باید نبوّت و امامت نیز وجود داشته باشد و گرنه ناقص است.
3) اذن تشربعی خداوند به فقهای واجد شرایط
مسأله امامت و ولایت تشریعى، یکى از اساسىترین پایههاى اسلام و توحید ناب است واز متن دین و توحید افعالىِ خداوند برخاسته است. بنابراین، نیاز همیشگى بشر بوده وحتّى در زمان غیبت نیز استمرار دارد. اما این نیاز مردم در زمان غیبت توسط چه کسى برآورده مىشود و چه کسى اذن تشریع براى پذیرش این مسند مهم را داراست؟
براى یافتن پاسخ، باید سراغ آیات و روایات برویم.
الف) آیات
روش عمومى قرآن در پرداختن به موضوعات گوناگون، ارائه رؤوس کلّى برنامه هاست تا مسلمانان با تأمّل و تدبّر در آیات قرآن ودر کنار هم چیدن آیات مختلف و با مراجعه به اهل بیت و تفسیرى که ایشان از قرآن ارائه مىدهند، نظر قرآن را در هر موضوعى به دست آورند. بنابراین در آیهاى از آیات قرآن صریحاً به موضوع ولایت فقها در زمان غیبت اشاره نشده است؛ همچنانکه صریحاً به ولایت امام على(ع) و دیگر امامان معصوم نیز اشاره نشده است اما با این حال سرفصلهاى اساسى حاکمیت سیاسى و ولایت و زمامدارى و شرایط والى و امام مسلمین را بیان کرده است؛ مثلاً قرآن کافران را از اینکه بتوانند زمامدارى جامعه اسلامى را به عهده بگیرند ممنوع مىسازد:
(...و لن یجعل اللهَ لِلْکافِرین عَلَى الْمُؤْمِنین سبیلاً).
یا اطاعت از فاسقان و گناهکاران را ممنوع ساخته است.
(وَ لا تُطِیعوا أمر المسرفین * الذین یُفسِدون فی الأرض و لا یصلحون)
یعنى والى و حاکم سیاسى مسلمین باید عادل باشد.
و در جاى دیگر، یکى دیگر از شرایط پیروى و اطاعت از دیگران را آگاهى کافى از حقمىشمرد:
(...أفَمن یهدی إلى الحقّ أحق أن یُتَّبع أمّن لا یهدی إلّا أن یُهْدى فَما لَکُم کَیْفتحکمون).
یعنى در مقام مقایسه و سنجش دو فردى که از نظر ویژگىهاى لازم براى ولایت ورهبرى مانند کفایت و مدیریت و عدالت هیچ کاستى ندارند اما یکى داراى فقاهت وکارشناسى دین است و دوّمى فاقد آن، کدامیک باید عهدهدار ولایت شود؟ قطعاً اوّلى مقدماست.
ب) روایات
براى اثبات ولایت فقیه و اذن تشریعى فقهاى واجد شرایط در زمان غیبت، به روایات زیادى استدلال شده است که بررسى سند و دلالت هر یک از آنها نیازمند مبحث گستردهاى است که در کتابهاى مختلف و معتبر مطرح شده است.
اما با نگاهى کلّى به این روایات، مىتوان گفت: هر چند این روایات از نظر سند، برخى صحیح و معتبر و برخى در میان فقیهان اسلامى مشهور و مقبول است ولى در اثبات مدّعى کارساز و کافى است.
از مجموع روایات مذکور استفاده مىشود که فقیهان جامع الشرایط داراى منزلت و جایگاه ویژهاى هستند؛ نظیر وارثان انبیا، امین پیامبران، جانشینان رسول خدا، دژهاى مستحکم اسلام، حاکم بر پادشاهان، حجت بر مردم از سوى امامان، حاکم و قاضى منصوب از طرف ائمه و غیره.
لازمه چنین القاب و اوصافى این است که چنین کسانى در غیاب معصوم، جانشینان او در تمام مسؤولیت هایش مىباشند. بنابراین در عصر غیبت، تمام مسؤولیتها و وظایفى را که امام زمان(عج) از نظر امامت و ولایت سیاسى بر عهده دارند، به فقیه جامع الشرایط واگذار شده و مردم باید به ایشان مراجعه نمایند.
بنابراین، اذن تشریعى خداوند در زمان غیبت براى اعمال ولایت تشریعى به فقهاى واجدالشرایط داده شده است و تنها آنان حق اعمال ولایت و تشکیل حکومت دینى را دارند.
کلام صاحب جواهر نیز مؤید این ادعاست، ایشان مىفرمایند:
«فمن الغریب وسوسة بعض الناس فی ذلک بل کأنه ماذاق من طعم الفقه شیئاً...و لا تأمل المراد من قولهم انّی جعلته علیکم حاکماً و قاضیاً و حجةً و خلیفةً و نحو ذلک ممّا یظهر منه إرادة نظم الغیبة لشیعتهم فی کثیر من الأمور الراجعة إلیهم.»
ضمن اینکه استدلال عقلى هم مؤید این ادعاست؛ زیرا بر اساس استدلال عقلى:
اولاً: حکومت مستلزم دخالت در بخشهاى مختلف زندگى مردم و ایجاد محدودیت والزام سیاسى براى آنان است.
ثانیاً: اعمال حاکمیت و دخالت در سرنوشت مردم نیازمند حق حاکمیت و ولایت است.
ثالثاً: حاکمیت و ولایت بر مردم و حکمرانى بر افعال، اعراض و نفوس جامعه، از شؤون ربوبیت و ولایت تشریعى خداوند است و تنها با اذن و اجازه او تصرف و دخالت در حوزه منافع و حقوق شهروندان مشروع خواهد بود.
رابعاً: این اذن در مرتبه نخست به پیامبر گرامى و سپس به امامان معصوم(ع)داده شده است تا به تدبیر و امامت سیاسى جامعه بپردازد.
خامساً: در عصر غیبت، با توجه به ضرورت حکومت، اجازه حاکمیت باید به کسى که صالحتر از دیگران است و شایستگى بیشترى در امامت و رهبرى دارد سپرده شود و الّا ترجیح مرجوح یا نقض غرض و خلاف حکمت لازم مىآید که قبیح هستند.
نتیجه: چون فقیه جامع الشرایط فرد اصلح و شایستهتر است، در احراز ولایت و اعمال حاکمیت سیاسى بر دیگران مقدم است و اذن تشریعى خداوند متوجه اوست.
* نتیجه گیری کلی *
توحید، به معناى یگانه دانستن خداوند، داراى مراتبى است که مهمترین مراتب آن شامل توحید ذاتى، صفاتى و افعالى است. آنچه که در این تحقیق به مناسبت موضوعِ آن مورد توجه قرار گرفته است، توحید در حکومت مىباشد که زیر شاخه توحید افعالی است
توحید افعالى، با توجه به اقسام کلى افعالِ خداوند، به شاخههاى مختلف تقسیم مىگردد که مهمترین آن، توحید در ربوبیت است. ربوبیت نیز داراى شؤون و مراتب مختلفى است که مهمترین آن، توحید در تشریع و توحید در ولایت و حاکمیت و توحید در اطاعت است.
ربوبیت تشریعى که همان توحید در تشریع است، مربوط به افعال اختیارى و اراده انسان مىشود به این معنا که تنها خداوند است که حق قانونگذارى براى انسانها را دارد؛ چون تنها اوست که به مصالح و مفاسد واقعى انسانها احاطه و آگاهى کامل دارد.
قسم دیگرِ توحید افعالى، توحید در ولایت و حاکمیت است که به دو بخش تکوینى و تشریعى تقسیم مىگردد. با توجه به معناى ولایت، که سرپرستى و حق سرپرستى است. توحید در ولایت؛ یعنى خداوند حق سرپرستى بر تمام موجودات و مخلوقات خود را دارد و اگر این سرپرستى که با تصرف او همراه است در طبیعت و با اسباب غیر عادى باشد ولایت تکوینى است که به ربوبیت تکوینى باز مىگردد و اگر تصرف و تأثیرگذارى خداوند بر افعال و رفتار انسانها باشد ولایت تشریعى است. بنابراین ولایت تشریعى خداوند؛ یعنى تصرف در افعال انسانها توسط کسى است که حق این تصرف را داراست که البته تحقّق این حق با پذیرش ولایت او توسط مردم و متابعت از خداوند امکانپذیر است که با توحید در اطاعت قابل اثبات است. بعد از تبیین ربوبیت تشریع و ولایت تشریعى و توحید در اطاعت، نوبت به ارتباط آنها با حکومت دینى مىرسد که روشن گردید بین توحید در ربوبیت و حکومت دینى ملازمه است.
زیرا ربوبیت تشریع همان جعل و وضع قانون است و ولایت تشریعى همان اجراى قانون الهى در زندگى انسانهاست و بهترین قانون بدون مجرى شایسته و برترین مجرى بدون قانونِ خوب، کار آمد نخواهد بود.
خداوند براى تحقّق عینى ولایت خود، باید تشریع خود را به آگاهى مردم برساند وسپس در جامعه اجرا نماید. این کار باید توسط واسطهاى میان خدا و مردم انجام شود، حالاین واسطه چه کسى است، باید با اذن و معرفى خود خداوند باشد و خداوند اینمسؤولیت را بهعهده خلیفه خود قرار داده است. خلیفه الهى در درجه اول پیامبرانهستند و در مرتبه بعدائمه معصوم و سپس در زمان غیبت معصوم به عهده فقهاىواجد شرایط مىباشد؛ یعنىپیامبر اسلام از خداوند مأذون است تا تشریع الهى رابراى مردم بیان کند و نیز اجازهدارد از طرف خداوند این قوانین را در جامعه پیاده کندوچون پیاده کردن قوانینِ خداوند، نیازمند ابزار مناسب آن است، خداوند شأن حکومتو ولایت را به او داده تا باتشکیل حکومت و به دست گرفتن ابزار لازم، نسبت بهاجراى قوانین سیاسى و اجتماعى خداوند اقدام کند و چون اجراى تشریع الهى مربوط بهتمام زمانهاست، بعد از او هم بهمجرى قانون که مأذون باشد نیاز است که این اذن با استفادهاز آیات و روایات مستفیضه ومتواتره، به ائمه معصوم منتقل شده و آنان نیز داراىشأن مرجعیت دینى و زعامت سیاسىهستند و در زمان غیبت نیز این مناصب بااستفاده از ادلّه عقلى و نقلى به فقیه واجد شرایط انتقال مىیابد.
سیره عملى پیامبران و ائمه(ع) نیز مؤید همین ادعاست؛ زیرا اکثر جهادها و مبارزات آنان براى تحقّق همین معنا از توحید بوده است.
بنابراین، اعتقاد به تمام مراتب توحید، به خصوص ربوبیت و ولایت تشریعى، بدوناعتقاد به حکومت دینى امکانپذیر نیست و حکومت دینى هم یعنى اجراى تشریعخداوند در جامعه توسط کسى که مأذون از طرف خداست. بنابراین، دیدگاههاىدیگر که این معنا را بر نمىتابند و دین را از سیاست جدا مىدانند و اینکه حاکمچه کسى باشد یا چه قوانینى را اجرا کند را به رأى و قرار داد مردم مىدانند، مردوداست.
- منابع و مآخذ
• سید على خامنهاى، بررسى ابعاد حکومت اسلامى، حکومت در اسلام، مقالات سومین و چهارمین کنفرانس اندیشه اسلامى انتشارات امیر کبیر، چاپ دوم، 1367، ص30
• مصباح یزدى، محمد تقى، معارف قرآن(3 - 1) انتشارات مؤسسه در راه حق، ص23
• عسکرى، سید مرتضى، عقاید اسلام در قرآن (3 - 1) ترجمه محمد جواد کرمى، مجتمع علمى اسلامى، چاپ اول، ص150
• ملا صدرا، الشواهد الربوبیه، با حواشى حاج ملا هادى سبزوارى، تصحیح سید جلال الدین آشتیانی انتشارات دانشگاه مشهد، 1346، ص351
• . سید مسعود معصومى، نگاه نو به حکومت دینى، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى
• جوادى آملى، ولایت در قرآن، مرکز فرهنگى رجاء، چاپ اول، 1367. ص215
• سروش، عبدالکریم، تحلیل مفهوم حکومتى دینى، دین و حکومت، انتشار رسا، ص170
• معرفت، محمد هادى، ولایت فقیه، مؤسسه فرهنگ انتشارات التمهید، چاپ اول، قم
شاهرودی مباحث مربوط به تدریس اینجانب مانند سرفصل ها، عناوین پژوهشهای مربوط به درس، پژوهشهای دانشجویان در زمینه های فلسفه و عرفان و سایر دروس رشته فلسفه و حکمت اسلامی به منظور استفاده دانشجویان علاقمند ارائه خواهد شد |